سلولهای بنیادی جنینی از توده سلولی داخلی (ICM) بلاستوسیست استحصال شده و با توانایی خودنوزایی نامحدود و پرتوانی خود مشخص میشوند. تاکنون فقط تعداد محدودی گزارش از جداسازی سلولهای بنیادی جنینی در حیوانات و به ویژه اسب ارائه شده است، در حالیکه جداسازی سلولهای بنیادی جنینی اسب به منظور بهرهگیری از آنها در بیوتکنولوژی و درمان بیماریها از اهمیت ویژهای برخوردار است. در مطالعه اخیر، تلاش شد تا سلولهای بنیادی جنینی اسب از بلاستوسیست تشکیل شده در رحم جدا شده و خصوصیت پرتوانی آنها در شرایط کشت مختلف حفظ شود. سلولهای بنیادی جنینی اولیه اسب بر روی سلولهای فیبروبلاست جنینی موش قادر به تکثیر و خودنوزایی بودند. مطالعه ایمنوهیستوشیمی سلولهای بنیادی جنینی اسب در پاساژ پانزدهم نشانگر وجود مارکرهای SSEA-1، Oct-4، TRA1-60، GCTM-2 و TRA1-81 در برخی از سلولهای کلونیها بود. در ادامه به منظور بهینه نمودن شرایط کشت سلولی، سلولهای بنیادی جنینی اولیه در محیط کشت پایه واجد فاکتورهای رشد مختلف: 1) فقط hLIF، 2) فقط bFGF، 3) هم hLIF و هم bFGF و 4) بدون وجود هیچ فاکتور رشد در حضور و یا عدم حضور سلولهای حمایت کننده هترولوگ (MEF) کشت داده شدند. نتایج حاصله نشان داد که سلولهای حمایت کننده هترولوگ برای حفظ حالت تمایز نیافته سلولهای بنیادی جنینی اسب ضروری هستند و مورفولوژی سلولهای بنیادی جنینی بدون توجه به وجود و یا عدم وجود hLIF حفظ میشود. یافتههای ما پیشنهاد میکند که hLIF نه یک فاکتور ضروری و نه یک فاکتور منفی برای رشد سلولهای بنیادی جنینی اسب میباشد؛ به نظر میرسد که bFGF تاثیر منفی داشته و ترکیب توامان این دو فاکتور قادر به بهبود وضعیت شرایط کشت سلولهای بنیادی جنینی اسب نمیباشد.